سفارش تبلیغ
صبا ویژن













عاطفه و مسعود دو کبوتر عاشق

پخت برنج برای خانم های کارمند:

خانم هایی که بیرون ازخانه کار می کنند و وقتی ظهر به خانه می آیند، فرصت پختن برنج را ندارند، و یا این که دوست ندارند از شب قبل برنج آماده کنند ،می توانند از این روش کمک بگیرند: صبح یا شب قبل برنج را آبکش کنید، البته کمی آن را خشک بردارید، سپس ته دیگ برنج را آماده کرده و برنج را داخل قابلمه بریزید و قابلمه را داخل یخچال قرار دهید، ظهر برنج را کمی آب و روغن دهید و آن را دم کنید حالا تا سالاد را آماده کنید، برنج هم دم کشیده است.

 

برای از بین بردن بوی سوختگی برنج

1- یک تکه نان روی برنج قرار دهید و موقع کشیدن، نان را بردارید.

2- یک عدد پیاز را پوست کنده و در داخل برنج فرو کنید پیاز بوی سوختگی را بخود می گیرد.

 

آب برنج برای بچه ها

وقتی می خواهید برنج را آبکش کنید یک لیوان از آب آن را بردارید و با یکی دو قاشق ماست مخلوط کنید. این آب برنج درصورتی که شور نباشد برای بچه ها خیلی مفید است.

 

اگر برنج شما شور شد

اگر قبل از آب کش کردن برنج متوجه شدید، که برنج شما شور شده است موقع آب کش کردن برنج آب بیشتر روی برنج داخل آبکش بریزید . اما اگر بعد از آب کش کردن برنج متوجه شوری آن شدید دیگرچاره ای برای برطرف کردن شوری آن ندارید. مگر اینکه خورش را بی نمک درست کنید.

 

اگر برنج شما بی نمک شد

اگربراثر فراموشی برنجتان بی نمک شد اصلاً نگران نباشید، موقع کشیدن برنج مقدار مورد نیاز نمک را با مقدار بسیار کمی آب و روغن مخلوط کنید و روی برنج بریزید. با این کار بی نمکی برنج شما رفع می شود هرگز نمک را مستقیم در روغن نریزید، زیرا نمک در روغن حل نمی شود.

 

برای خوشمزه تر شدن شیر برنج

اگرمی خواهید شیر برنج شما خوشمزه تر شود، برنج را با شیر خیس کنید. این کار باعث می شود که شیر برنج شما خوشمزه تر شود.

 

برای خوشمزه تر شدن شوید پلو

برای اینکه شوید پلوی شما خوشمزه تر شود می توانید از ادویه ی مخصوص پلو که سبزرنگ است و ( در عطاری ها موجود می باشد) استفاده کنید بعد از آبکش کردن برنج کمی ادویه لابه لای برنج بپاشید.

 

از بین بردن بوی نامطبوع برنج

اگر به هر دلیلی برنج خشک شما بو گرفت برنج را روی یک سطح پهن کنید. البته باید حتماً در سایه باشد تا بوی نامطبوع برنج از بین برود. زیرا اگر برنج را جلوی نورآفتاب قرار دهید باعث خرد شدن برنج می شود و برنج حالت خود را از دست می دهد و وقتی آن را داخل آب جوش می ریزید از هم پاشیده می شود.

 

بر طرف کردن بوی پیاز از کارد

اگر کارد شما بوی پیاز می دهد ، با کارد هویج را حلقه حلقه ببرید . با این کار بوی پیاز از بین می رود.

 

آیا میدانید که آمونیاک معجزه می کند

هرگاه هنگام شستن ظروف ، چند قطره آمونیاک درون آن بریزید هر چربی از ظرف بلوری ، چینی ، فلزی و غیره پاک می شود در ضمن آمونیاک به پوست دست نیز در مقایسه با مواد پاککننده و شیمیایی قوی ، آسیبی نمی رساند

 

تمیز کردن ظرفی که در آن غذا سوخته است

اگرغذا به ته قابلمه چسبیده ، هرگز کارد، قاشق یا کفگیر فلزی برای پاک کردن آن به کار نبرید. کافی است آن را از آب گرم پر کنید و مقداری نمک نیز به آن اضافه کنید. اگرغذا خیلی محکم به قابلمه چسبیده است ، مقداری سرکه در آن بریزید و بجوشانید تا کاملاً پاک شود.

 

چند نکته در مورد ظروفی از جنس روی:

1- بعد از خریدن ظروف رویی ، قبل از استفاده ، می توانید داخل ظرف را آب بریزید ، چند قاشق سرکه اضافه کنید و آن را چند دقیقه روی اجاق قرار دهید تا بجوشد و بعد آب آن را خالی کرده و از ظرف استفاده کنید، هرگز سیاه نمی شود.

 

2- اگر این ظروف سیاه شده ، برای تمیز کردن آن از سیم ظرف شویی و صابون استفاده کنید .

 

3- اگر این ظروف بر اثر سرخ شدن یا پختن غذا سیاه شده ، ظرف خالی را روی اجاق قرار دهید و شعله را روشن کنید . با این کار تمام قسمت های سیاه ظرف به صورت دود از ظرف خارج می شود و ظرف شما کاملاً سفید می شود . به شرط اینکه بعد از خاموش کردن اجاق ، تا قبل از سرد شدن ظرف آب به آن نپاشید. چون این کار باعث سوراخ شدن ظرف می شود.

 

برای پاک کردن سس

برای پاک کردن لکه ی سس با پارچه ی تمیزی که درون آب سرد فرو ببرید، پاک کنید و در صورت لزوم مقدار کمی از محلول آب و کف پودررختشویی را به وسیله ی یک اسفنج به آرامی روی آن بمالید و سپس با یک پارچه ی تمیز و نم دار آن را پاک کنید.

 

تمیز کردن کتری برای از بین بردن املاح آهکی

کتری را بامقدار مساوی آب و سرکه پر کنید و بگذارید جوش بیاید. سپس آتش را خاموش کرده وبگذارید تمام شب به همان حال بماند، کتری شماتمیز خواهد شد.

 

شستن ظروف

هنگام شستن ظروف، چند قاشق غذاخوری سرکه داخل آب بریزید، سرکه چربی ها را از بین برده، ظرفها را شفاف و درخشان خواهد کرد.

 

دستگاه بخار پز درخانه:

برای ساختن این دستگاه ، یک قابلمه را آب کرده و آبکشی روی آن قرار دهید . سپس مقداری آب در قابلمه بریزید(به میزانی که آبکش با آب برخورد نکند) حالا هر ماده ای را که می خواهید بخار پز کنید، روی آبکش قرار دهید. اجاق گاز را روشن کنید تا مواد غذایی شما بخارپز شود.

 

راهی برای بهتر رنگ دادن زعفران

برای اینکه زعفران شما بهتر رنگ بدهد می توانید از روش زیر کمک بگیرید:درون یک استکان کوچک به مقدار مورد نیاز زعفران ساییده بریزید و دو قاشق غذا خوری آب جوش به آن اضافه کنید. بعد از اینکه برنج را آبکش کردید و داخل قابلمه ریختید استکان حاوی آب و زعفران را در برنج فرو ببرید و دم کنی را روی قابلمه بگذارید. با دم کشیدن برنج ، زعفران هم دم می کشد و بهتر رنگ می دهد.

 

 

 

منبع : iranwoman - با تغییروتلخیص


نوشته شده در دوشنبه 92/8/27ساعت 9:37 صبح توسط همخونه نظرات ( ) |


من توی یک خانواده مذهبی بزرگ شدم مادرم چادری بودن و دوست داشتن من هم چادر بپوشم یا حداقل حجابم بدون چادر مناسب باشه اما من چادرو دوست نداشتم. راستشو بخوایین عذاب وجدان داشتم چون حداقل خودم میدونستم که کار درست چیه اما جو دوستان، دانشگاه ،علاقه خودم به دیده شدن مانع از انتخاب درست میشد.

موهامو به سمت بالا می دادم تا مثلا کمتر بیرون بزارمش و عذاب وجدانم کمتر بشه اما ارایشمو تو خیابونم داشتم و...

با این حال و با وجود تمام اشتباهاتم نمازم رو هرگز ترک نکردم.

حدود 3 سال پیش بود که به پیشنهاد یکی از دوستان دوران دبیرستانم برای سفر مشهد همراهشون شدم. تو این سفر با دخترای دیگه ای هم اشنا شدم؛ اونها یک گروه دوستانه بودند که بیشترشون خادمین اعتکاف مسجد جامع بودند.

من که تا اون روز چادر رو مساوی با کناره گیری از جامعه میدونستم و چادری ها رو ادمای خموده ای میدونستم دیدم که اونا چقد شاد وسرزنده اند و در کنار چادر و عفاف چقدر ویژگیهای خوب اخلاقی دیگری هم دارند. این تفکر من شاید به خاطر این بود هیچ وقت به سمت چنین جمع هایی نرفته بودم تا لذت با اونا بودنو درک کنم شایدم برای رهایی از اون عذاب وجدانی که با با من بود، بهانه تراشی میکردم.

قبل این سفر اخرین باری که به پابوس امام رضا علیه السلام رفته بودم مربوط به زمان بچگیم میشد. همچنین همسفر شدن با دوستای خوبی که تازه باهاشون اشنا شده بودم به این سفر رنگ و بوی دیگه ای داد البته اینو وقتی که از سفر برگشتم در دلتنگیایی که واسه آقا امام رضا علیه السلام داشتم بیشتر حس میکردم. توی همون سفر تصمیمو گرفتم " من چادری میشم"

از سفر برگشتم و بدون اینکه به خوانواده ام از تصمیمم چیزی بگم چادر پوشیدم. اولاش اونها فکر میکردن این یه حس مقطعیه اما وقتی جدیتمو دیدن کللللللللییییییی خوشحال شدن .رو به رو شدن این تصمیم برای فامیل خیلی سخت نبود اونا راحت این تصمیمو قبول کردن شاید چون مادرم و جو خونواده ما با این تصمیم در تضاد نبود اما دوستان و محیط دانشگاه خیلی استقبال نکردن... حالا من خودمو موظف میدونستم آبروی چادری ها رو هم حفظ کنم و صرفا یک تکه پارچه بر سرم نباشه، در روابطم جانب احتیاطو حفظ کنم و حرکاتمم کنترل کنم البته این تصمیم های جدید کم کم در من شکل گرفت.

نگاهها و حرفای دیگران زیاد برام مهم نبود شاید این احساس آرامش فعلی انقدر برام لذت بخش بود که حرفو حدیثا توش گم می شدن... برای اینکه این مطلب رو بیشتر باز کنم بهتره از چند ماه قبل سفر مشهد بگم؛ زندگیم به بن بست رسیده بود اغراق نکرده باشم احساس از خود بیگانگی، انزجار ،بی هویتی و پوچی سراپای وجودمو پر کرده بود و من مثل بیمار سرطانی برای درمان خودم به مُسکن های موقت پناه می بردم اما ته دلم به اشتباهتم اعتراف میکردم. بعد اون سفر کم کم احساس میکردم راه جدیدی جلوی پام باز شده برای همین حرفو حدیثها زیاد اذیتم نمیکرد از انصاف نگذریم البته همه حرفا ازار دهنده نبودن تشویق و تحسین هاییم بود.

چند ماه پس از این سفر با همون گروه به سفر معنوی راهیان نور رفتیم من قبلا هم یک بار حدود چند سال پیش به جنوب رفته بودم اما نه با این جو بود نه با چنین طرز تفکری(برای همین به مسافرا و کسانی که دوست دارند به جنوب و مناطق غرب برن تاکید میکنم با گروه خوبی برن چون برای درک عظمت اونجا خیلی کمک میکنه)

سفری که هیچ وقت فراموش نمیکنم میدونم اسراری که خاک های جنوب در خودشون پنهان کردند و رازهایی که در سینه دارند رو جز اولیا خدا کسی درک نمیکنه و من با درک و ظرفیت محدود خودم فقط اونو حس کردم انگار وقتش بود با مفاهیم دیگه ای هم اشنا بشم، انگار وقتش بود درک کنم جمهوری اسلامی موندن با چه بهایی ممکن شده و امروز ما وارث خون چه کسانی هستیم، اون روزها حال خوشی داشتم یادش بخیر شهدا مثل یک مادر که بچشو بزرگ میکنه شروع کردن به یاد دادن منه نونهال .

اونا بودن که یادم دادند حجابم کاملتر بشه، مطالعاتم هدفمند و در جهت درست باشه، دوستانم گزینشی تر بشه، در هر محیطی قرار نگیرم، قدرت بازگو کردن افکارمو داشته باشم و.... می دونم دعای امام رضا علیه السلام راه ها رو یکی یکی سر راهم قرار میداد چون امام رضا علیه السلام استارت زندگی جدیدمو به فضل الهی زده بود و شهدا دستای ناتوانم رو گرفتند، خدا نعمتاشو بیشتر کرد و همسری نصیبم کرد که به کمکش نقصای فراوانمو کاهش بدم و امروز من همسر یک طلبه ام با راهی طولانی و مسئولیتی بسیار.......

مطمئنم خدا درهای رحمتشو به روی همه باز میکنه به شرطی که به راهش ایمان بیاوریم و صبر داشته باشیم و این صبر خیلی مهمه و وعده ی قطعی خداست که: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا


نگاه پرمهر امام رضا علیه السلام بدرقه راهتان

باشگاه خبرنگاران،

نوشته شده در دوشنبه 92/8/27ساعت 8:36 صبح توسط همخونه نظرات ( ) |

آتیش داری؟

ســـیگارش را مــی گــذارد زیــر لبــش و مـــی گــوید:

 

آتـــیش داری؟!

 

جــواب مــیدم:

 

تــوی جــیــبــم کــه نــه. . .

 

تـــو”دلــــم“چـــرا. . .

 

بــه کــارت مــی آیــد؟؟؟


نوشته شده در یکشنبه 92/8/19ساعت 11:13 صبح توسط همخونه نظرات ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >


کد قالب جدید قالب های پیچک