• وبلاگ : عاطفه و مسعود دو کبوتر عاشق
  • يادداشت : نظر تو چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام...
    وقتي داشتم مطلبتو مي خوندم نميدونم چرا بغض تو گلوم گير کرد.
    ياد اتفاقاتي که سرم اومده افتادم.
    الان 37 روزه که برادرمو از دست دادم...
    دلم خونه...
    هنوز 3 ماه بود که ازدواج کرده بود!!
    بخدا نميدونم چي بگم!!
    اين همه آدم دور و برم هستند ولي هيچ کدومشون نمي دونه دردم چيه!!
    ديگه باطن واسه کسي مهم نيست.
    همه ظاهر بين شدند!
    حتي مني که ادعاي خوب بودنم ميشه،موندم ...!!
    مني که قرآن خونم و قاري قرآنم ،موندم ...!!
    دلم پره ... پر ...
    برام دعا کن ....
    مطلبت هم قشنگ بود.
    ببخش اگه سرتو درد آوردم.
    خدا حافظ ...
    پاسخ

    سلام.......... جدي ميگي؟ درد سنگين و كمر شكني داري.....بهت تسليت ميگم...باقي عمر شما باشه........خدارحمتش كنه...ميفهمم چي ميگي.... ناراحت نباش همه ما رفتني هستيم. .. من با خوندن معني قرآن خيلي آروم ميشم.توكلت به خدا باشه... فقط خدا ميتونه آرومت كنه ...بهش متوسل شو