عاطفه و مسعود دو کبوتر عاشق
1- زندگی جاده ای است یک طرفه که اخرش نوشته دور زدن ممنوع 2- ای دوست با هر شاخه گلی خار مشو با هر که دم از عشق زند یار مشو 3- افسوس قصه مادر بزرگ درست بود همیشه یکی بود ، یکی نبود 4- چنان دل کندم از این دنیا که شکلم شکل تنهاییست ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشاییست 5- بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم باشد که نباشیم و بدانند که هستیم 6- سنگ قبرم را نمیسازد کسی مانده ام در کوچه های بیکسی سوختم، خاکسترم را باد برد بهترین دوستم مرا از یاد برد 7- دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است کوه را با ان بزرگی میتوان هموار کرد حرف نا هموار را هموار کردن مشکل است 8- به حال و روز خودم گریه ام نمیگیرد تمام قصه من بهر بی کسی خداست 9- خاک شد هر که در این خاک زیست خاک چه داند که در این خاک کیست 10- انان که چون گل بر باد رفته اند هرگز مپندار که از یاد رفته اند 11- ما در پی روزی و اجل در پی ما می تازد 12- در حقیقت مالک اصلی خداست این وسیله از بهر روزی نزد ماست 13-توی این دنیایی که نامش عالم است گوهری دارم که نامش مادر است 14-نه از آشنایان وفا دیده ام نه در باده نوشان صفا دیده ام زنامردمی ها نرنجد دلم که از چشم خود هم خطا دیده ام 15-غنچه پوشیده در اندام گل را کس نچید عمر گل گر کم بود از بی حجابی های اوست 16- بنده ای به خدا گفت: اگر سرنوشت مرا نوشته ای پس چرا دعا کنم؟ خدا گفت شاید نوشته باشم هر چه دعا کند 17- محبت ره به دل دادن صفای سینه میخواهد به یاد هم دگر بودن دل بی کینه میخواهد 18- گویند لبخند بهانه ایست برای زیبا تر شدن تو نیشتو ببند فایده ای نداره
کد قالب جدید قالب های پیچک |