سفارش تبلیغ
صبا ویژن













عاطفه و مسعود دو کبوتر عاشق

 

کاشکی میرفتیم عزیزم

منو تو یه گوشه باهم

تو یه کیف بروی دوشت

من یه کوله روی پشتم

برای یه هفته یکم

با تو زندگی میکردم

باتو زندگی

عزیزم بریزم همه زندگیمو

توی کوله عشقمو

باتو توی این هوا

که هوای تو کرده دلم

بیتو تنگه قشنگه برام

که نگاه تو نگاهم با نگاه تو باشه و

دست تو باشه کنارمو

بردارمو همه دارو ندارو

دوست دارمو

که میدونی اینو

آره خوب بلدم

آره خوب بلدم که قدم بزنم

بزنم با تو اون همه حرفایی که

ببرن تو رو تا نوک دریایی که

جایی که واسه رفتنت تنگ تنم

واسه رفتنت تنگ تنت بامنه

حالا ساعت عشق عاشق شدنت

با منه که داره دل من با دلت

میزنه به سرم که تو رو ببرم


نوشته شده در دوشنبه 92/7/22ساعت 12:42 عصر توسط همخونه نظرات ( ) |



کد قالب جدید قالب های پیچک