• وبلاگ : عاطفه و مسعود دو کبوتر عاشق
  • يادداشت : ناجي9(شعر زيباي سرزمين عشق...)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    شبي که دلم به دام توافتاد

    به پاي چشم حجاب تو افتاد

    شبي که نور چشمان ايمانت

    به خانه ي تاريک قلبم افتاد

    گفتم که نمي شوم دوباره اسير

    چه کنم !به نگاه افتاده ي تو افتاد

    خدا کند که بماند آن عزيز

    دلي که به برق چشمان تو افتاد
    پاسخ

    خيلي قشنگ بود دوست خوبم... ممنونم